دفاع مقدس، تبلور وحدت، مقاومت و اراده ملت مومن و انقلابی ایران در حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، آرمانها و ارزشهای اسلامی و انقلابی است و همان طور که مقام معظم رهبری و فرمانده معظم کل قوا فرمودند جنگ هشت ساله، ما را قویتر کرد. اگر جنگ هشت ساله نبود، این سرداران شجاع، این مردان برجسته نشان داده نمیشدند، در بین ملت بروز نمیکردند؛ این حرکت عظیمِ مخلصانه مردم، مجال بروز و ظهور پیدا نمیکرد.
به مناسبت فرارسیدن سالروز هشت سال دفاع مقدس با “محمود اسدی” ، جانباز سرافراز هشت سال دفاع مقدس به گفت و گو پرداخته ایم ، دورانی که همان طور که از اسم آن پیداست همه چیز در آن نهفته است.
لطفا خودتان را معرفی کنید؟
محمود اسدی جانباز شیمیایی و برادر شهید محمدرضا اسدی، متولد شهریور 1349 از شهر رامهرمز هستم .یک پسر و یک دختر دارم.
در چه سالی به جبهه اعزام شدید؟
سال 1363 به جبهه حق علیه باطل اعزام شدم و حدود پنج سال و نیم در جبهه حضور داشتم که جانباز شیمیایی شدم.
در چه سالی در شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت شروع بکار کرده اید و چه سمت هایی تاکنون داشته اید؟
از سال 1370 با سمت مکانیک آنتن مخابرات شروع بکار کردم. در مناطق اهواز، اصفهان و در حال حاضر از سال 1403تاکنون در منطقه خلیج فارس مشغول بکار هستم.
در چه مناطق عملیاتی حضور داشتید ؟
دی ماه 1363 اولین اعزام از شهر اهواز بود که با اعزامی های آن موقع رفتم و چون سنم خیلی پایین بود اجازه اعزام نمی دادندکه مجبور شدم بخاطر وطن و جلوگیری از پیشروی دشمن، شناسنامه ام را دستکاری و سنم را زیاد کنم تا بتوانم به جبهه اعزام شوم و فردای همان روز فرم اعزام را پر کردم و عازم جبهه، پادگان علی اکبر؛ تیپ 15 امام حسن(ع) در جاده حمیدیه اهواز شدم .
در عملیات بدر در جزیره مجنون سکان دارد بودم در لشکر ولیعصر، تیپ 15 تکاور دریایی امام حسن و لشکر 9 بدر ، کردستان شهر مریوان ، شهر ماهور ، بانه و عملیات والفجر ده سنندج هم بودم که در حلبچه شیمیایی و جانباز شدم.
آیا از هم رزمانت خبر دارید؟
بله خبر دارم و مدام باهاشون در ارتباط هستم هر چند وقت یک بار هم دور هم جمع می شویم و همدیگر را می بینیم .خاطرهای جنگ را تعریف می کنیم که روزهای جنگ برایمان تازه می شود.
یک خاطره از جنگ برایمان بگویید؟
در عملیات والفجر چهار ، زمانی که می رفتیم خط مقدم برای جلوگیری از پیشروی عراقی ها هوا کلا مه آلود بود .در جزیره مجنون ، بچه ها سوار قایق بودند در حال رفتن در نیزار مسیر آبراه بودیم تا وارد خاک عراق شویم. در همین هنگام عراقی ها به ما رسیدند.
در مه اصلا ما رو نمی دیدند.چیز عجیب و غریبی بود ازجلو آنها رد می شدیم خیال می کردند ما هم عراقی هستیم. عراقی ها انگار کور بودند. به راحتی رد شدیم رفتیم وخط را شکاندیم و عراقی ها را محاصره کردیم .
اگر دوباره جنگ بشود آیا حاضرید دوباره به جبهه بروید؟
بله . اگه جنگ شود به خاطر دفاع از کیان کشورو خاکم حتما می روم .برا وطنم جانم را می دهم.
یک جمله در وصف جانباز بگویید؟
جانباز یعنی ایثارگری، فداکاری و از خود گذشتگی، جانباز تمام وجودش را برای دفاع از این آب و خاک در طبق اخلاص گذاشته است.
فرق جوان های نسل شما با جوان های امروزی در چیست؟
نسل امروزی با ما فرق دارند. الان همه چیز سیستمی شده ولی زمان ما با حرف و عمل پیش می رفتیم تا می گفتند عمل می کردیم. می رفتیم جنگ، سینه سپر می کردیم. به خاطر آب و خاکمان جان می دادیم.
نسل ما نسل فداکاری بود. بخاطر اینکه خط مقدم باز بشود برای همرزمانمان، تا بتوانند به نیروهای عراقی برسند حاضر بودیم روی میدان مین برویم و راه را برای همرزم هایمان باز کنیم چون همه یکدل و فداکار بودیم.
حرفی با نسل های امروزی دارم و این است که احترام پدرو مادرشان را نگه دارند و در این برهه زمانی که می گزرانند،هدفشان رادنبال کنند و به نحو احسن کار را انجام دهند ، کار را نصفه رها نکنند که ضربات جبران ناپذیری بر آینده آنها وارد می شود.
هفته دفاع مقدس یادآور چه روزهایی برای شما است؟
یادآور روزهای جنگ ،روزهای شهادت،ایثار، از خودگذشتگی جوانان ایرانی برای دفاع از کیان و خاک کشورمان.
و سخن آخر:
ان شاالله که بتوانیم سربلند بمانیم در جهان و خون شهدا پایمال نشود بتوانیم ادامه دهنده راه شهدا در این مملکت باشیم. چون شهدا خواستند که پرچم این کشور به اهتزاز در آیدو همیشه در جهان سربلند باشیم .
گفت و گو: آزادکویک